بررسی نظم و ترتیب ارکان جمله در شاهنامة فردوسی
(داستان رستم و سهراب و سیاوش)
DOI:
https://doi.org/10.31973/aj.v1i130.637الكلمات المفتاحية:
- بررسی نظم و ترتیب ارکان و اجزای جمله، جملات مرتب، جملات مشوشالملخص
بررسی ومطالعۀ دستوری متون نظم و نثر کلاسیک در شناخت این آثار اهمیت ویژهای دارد. تا کنون پژوهشگران گوناگونی با نگاهی دستوری متون کلاسیک را مورد بررسی قرار دادهاند. نگارنده در این مقاله داستان سیاوش وداستان رستم و سهراب را با محوریت نظم و ترتیب ارکان و اجزای جمله مورد بررسی قرار میدهد. نتایج پژوهش نشان میدهد بسامد جملاتی با برهمریختگی ترتیب کلام در شاهنامه بالاست.
مهمترین ویژگیهای بلاغی و زبانی شاهنامه را میتوان در واژهسازی، الگوهای زبانی، ترکیب واژگان، و خصیصههای فعل جستوجو کرد.
در این بخش از مقاله گروهی از جملات را استخراج نمودیم. ابتدا به یک دستهبندی کلی رسیدیم. در این دستهبندی جملات را به دو بخشِ جملات مرتب و جملات مشوّش تقسیمبندی نمودیم. در جملات مرتب ارکان و اجزای کلام با ترتیب معمول و مرسوم آمده و در جملات مشوّش جملاتی که ترتیب آنها به هم ریخته ، ذکر شده است. علاوه براین جملات مرتب نیز به دوستۀ مرتب نوع 1 ومرتب نوع 2 تقسیمبندی شدند. در جملات مرتب نوع 1 جملات براساس الگوی «فاعل (مسندالیه) + وابستۀ فعل + فعل» ساخته شده است و الگوی کلام در جملات مرتب نوع 2 « وابستۀ فعل + فاعل (مسندالیه) + فعل» است.
یکی از مهمترین ویژگیهای جملات مشوّش، تقدیم فعل در جمله است. این کاربرد با اهداف گوناگونی انجام میشود. یکی از مهمترین این اهداف، رعایت قوانین و قواعد آهنگ و وزن کلام است. گزینۀ بعدی که یکی دیگر از دلایل رویکرد است، تأکید بر کنشهاست.
ازدیاد تقدیم فعل و بسامد بالای این نوع کاربرد جملات در شاهنامه نشاندهندۀ تأکید و اهمیت کنشها در شاهنامه است. از آنجا که شاهنامه متنی عملگراست، فعل و عمل نقشی مهم در آن ایفا میکند. حضور فعل در ابتدای جمله نیز تأکیدی بر اهمیت فعل و کنش از سوی اشخاص داستان است.
نتایج بررسیها نشان داد جملات مرتب نوع 1، 35 مورد، جملات مرتب نوع 2، 18 مورد و جملات مشوّش 62 مورد فراوانی داشتهاند .این آمار نشان میدهد که بسامد جملات مشوّش و یا به عبارتی دیگر، جملاتی با بدون رعایت نظم و ترتیب اجزای کلام بالاست. این کاربرد علاوه بر رعایت وزن و آهنگ کلام به هدف و رسالت کلام و لحن حماسی برمیگردد. اهمیت کنشها و تأکید بر فعل یکی دیگر از اقبال شاهنامه به این نوع کاربردهاست.
التنزيلات
المراجع
Abrams, MG (1384). Descriptive Culture of Literary Terms. Translated by Saeed Sabzian. Tehran: Publication of Rahnama.
Ahmadi Gievi, Hassan (1380). The verb historical command. Tehran: Ghatra Publishing. Arasto (1388). Poetry fan. Translation by Abdolhossein Zarinkoub. Tehran: Publication of Amir Kabir.
Arshad Nejad, Shahram (1377). English poetry fan with a look at Persian poetry. Tehran: Publication of Gil.
Bateni, Mohammad Reza (2004). Description of Persian Grammar Building. Print fifteen. Tehran: Amir Kabir.
Farshidverd, Khosrow (1351). Building the current sentence and its transformation in Persian language. Journal of the Department of Literature and Humanities. Number 8.
Farshidverd, Khosrow (1351). The historical command of the Persian language (the evolution of the value of the verb in the Persian language). Armaghan Journal Forty-one. Number 3.
Ferdowsi, Abolghasem (1378). Siavash's story. Mohammad Dabir Siaghi. Tehran: Maaser Paivand.
Ferdowsi, Abolghasem (1999). Story of Rostam and Sohrab. Mohammad Dabiir Siaghi. Tehran: Maaser Paivand.
Hamidian, Saeed (1383). An Introduction to Ferdowsi's Thoughts and Art. Tehran: Publication of Nahid.
Safavi, Koroosh (1373). From linguistics to literature. Tehran: Cheshmeh.
Shafie Kadkani, Mohammad Reza (1372). Persian literary and poetry types. Journal of Teaching Persian Language and Literature. Number 32
Shahbazi, Asghar and Malek Sabet, Mehdi (1391). Epic Language Test Pattern. Farsi Language and Literature Research. Number 24
التنزيلات
منشور
إصدار
القسم
الرخصة
:حقوق الطبع والنشر والترخيص
بالنسبة لجميع البحوث المنشورة في مجلة الآداب، يحتفظ الباحثون بحقوق النشر. يتم ترخيص البحوث بموجب ترخيص Creative Commons CC BY 4.0 المفتوح ، مما يعني أنه يجوز لأي شخص تنزيل البحث وقراءته مجانًا. بالإضافة إلى ذلك ، يجوز إعادة استخدام البحث واقتباسه شريطة أن يتم الاستشهاد المصدر المنشور الأصلي. تتيح هذه الشروط الاستخدام الأقصى لعمل الباحث وعرضه.
:إعادة إنتاج البحوث المنشورة من الناشرين الآخرين
من الضروري للغاية أن يحصل الباحثون على إذن لإعادة إنتاج أي بحث منشورة (أشكال أو مخططات أو جداول أو أي مقتطفات من نص) لا يدخل في نطاق الملكية العامة أو لا يملكون حقوق نشرها. يجب أن يطلب الباحثون إذنًا من مؤلف حقوق النشر (عادة ما يكون الناشر).
يطلب الإذن في الحالات التالية:
بحوثك الخاصة المنشورة من قِبل ناشرين آخرين ولم تحتفظ بحقوق النشر الخاصة بها.
مقتطفات كبيرة من بحوث أي شخص أو سلسلة من البحوث المنشورة.
استخدم الجداول والرسوم البيانية والمخططات والمخططات والأعمال الفنية إذا لم يتم التعديل عليها.
الصور الفوتوغرافية التي لا تملك حقوق لنشرها.
لا يطلب الإذن في الحالات التالية:
إعادة بناء الجدول الخاص بك مع البيانات المنشورة بالفعل في مكان آخر. يرجى ملاحظة أنه في هذه الحالة يجب عليك ذكر مصدر البيانات في شكل "بيانات من ..." أو "مقتبس من ...".
تعتبر عروض الأسعار القصيرة معقولة الاستخدام العادل ، وبالتالي لا تتطلب إذنًا.
الرسوم البيانية ، الرسوم البيانية ، المخططات ، الأعمال الفنية التي أعاد الباحث رسمها بالكامل والتي تم تغييرها بشكل ملحوظ إلى درجة لا تتطلب الاعتراف.
الحصول على إذن
لتجنب التأخير غير الضروري في عملية النشر ، يجب أن تبدأ في الحصول على أذونات في أقرب وقت ممكن. لا يمكن لمجلة الآداب نشر بحث مقتبس من منشورات أخرى دون إذن.
قد يمنحك مالك حقوق الطبع والنشر تعليمات بشأن شكل الإقرار الواجب اتباعه لتوثيق عمله ؛ بخلاف ذلك ، اتبع النمط: "مستنسخ بإذن من [المؤلف] ، [كتاب / المجلة] ؛ نشره [الناشر] ، [السنة]." في نهاية شرح الجدول ، الشكل أو المخطط.